آرامیس

سلام.این هفته واسه بار اول رفتم خونه آقا جون. عمه جون هم که واسه دیدن من از شیراز خودش رو رسونده بود برگشته سر کارش .این همه سال پیش مامان بابام بودی حالا که من اومدم ول کردی رفتی اون سر ذنیا  لااقل زود زود بیا پیشم.دوست دارم    ...

سلام این هفته مان و نی نی شوش بودن خونه باباجون ،من هم اهواز بودم کلاس.اولین باره که قراره من و نی نی از هم دور باشیم  و اولین مسافرت نی نی حساب میشه.   ...

                                 اومدی تو اومدی پا روی چشمام بزاری                                  عکستو  تو  دفتر امروز  و  فردام  بزاری در یکی از روزهای قشنگ بهاری بهار زندگی ما فرا رسید و خدا یک هدیه آسمونی بهمون داد . روز شنبه دهم اردیبهشت نود ساعت 9:25 صبح مسافر کوچولوی ما از راه رسید و زندگیمون رو نورانی کرد. نی نی کوچولوی ما که خیلی منتظرش بودیم ، پا به دنیای هستی گذاشت. خورشید ما طلوع کرد. آرامش ما آمد. آرامیس. ...

...

پنج روزی آرامیس خانم آرامیس کوچولو و دایی جون ده روزی آرامیس خانم ...

سلام خوبید ببخشید من ومان فرصت ندارن زود زود بهتون سر بزنن ،چون قرار نیست خیلی وقتتون رو بگیریم. دوستتون دارم و از اینکه بهم سر میزنید ممنونم. ...

ما نی نی رو ساعت  11:55 ظهر دیدیم. اولین عکس آرامیس دو ساعت و نیم بعد از تولد ...

فردا تو می آیی             منتظرت بودم منتظرت بودم   ...